نیازهای نیروی انسانی گروه برنامه نویسان

چند روز پیش جناب آقای محبی یکی از وبلاگ نویس های وب فارسی که بیشتر در ضمینه برنامه نویسی و مشکلات برنامه نویسان مطالب بسیار عالی و مورد علاقه من انتشار می دهند، مطلبی تحت عنوان نیازهای نیروی انسانی برنامه نویسان ایرانی ارائه دادند و از دیگر برنامه نویسان ایرانی دعوت کردن در یک بازی وبلاگی نظرات خودشون رو در مورد این نیاز ها بیان کنند.

این موضوع به حدی مهم بود واسم که تصمیم گرفتم تنبلی رو کنار بزارم و شروع کنیم یک سری نیازها که مطمئن هستم ۹۰% برنامه نویسان متشرک نظر هستن رو همراه با تجربیات شخصی خودم (درد و دل) رو از چند دیدگاه مختلف بیان کنم.

امید وارم کارفرمایان عزیز این مطلب و سایر مطالب که پیرامون این موضوع توسط دیگر دوستان نوشته مبشه را مطالعه کنند. تا با دردها و مشکلات ما برنامه نویسان رو درک کنند

اول از همه از خودم و چه گذشته بر من صحبت میکنم.

در سالعها ۸۰-۷۹ یک پروژه Enterprise Application Integration یا EAI در همدان استارت خورد بود.در اون سالها چون مشتاق فراگیری و کسب تجربه در ضمینه برنامه نویسی بودم و همچنین به اقتضای سنیم نمی تونستم تحصیلات بالاتر رو ادامه بدم، به عنوان کاراموز وارد این شرکت شدم و تا سال ۱۳۸۲ به صورت غیر رسمی فعالیت داشتم. تا اینکه به سربازی رفتم.

بعد از اتمام سربازی ، تحصیلاتم رو ادامه دادم و مجددا به صورت غیر رسمی شروع به کار با این شرکت کردم. در عرض دو سال خدمت سربازی این پروژه از حالت استانی خارج و کشوری شده بود و ببسیار گسترده و پیچیده شده بود، به همین دلیل نتوانستم در توسعه اون مشارکت خوبی داشته باشم. در اون زمان چون برنامه نویسی Appliocation Desktop بازار خوبی در همدان نداشت , بیشتر شرکت های معظم از VB استفاده میکردن و من دلفی کار بودم نتونستم با شرکتی همکاری داشته باشم.

به همین دلیل شروع به فعالیت در چند رشته مختلف کردم. اما بعد ها متوجه شدم که جواب گویه من نیستند. به همین دلیل به سمت برنامه نویسی وب گرایش پیدا کردم.تقریبا از سال ۱۳۸۶ وارد طراحی و پیاده سازی وب سایت ها شدم. در این زمان با چندین شرکت و گروه به صورت راه دور مشغول به کار بودم تا در مهر ماه ۱۳۸۷ با توجه به نیاز شرکت فوق به صورت رسمی وارد این شرکت شدم و قرار شد من یکسری زیر سیستم های این پروژه رو تحت وب پیاده سازی کنم.

(شروع دردسر ها ): در مرحله اول شروع به تحقیق و بررسی زیر سیستم های که باید تحت وب قرار می گرفتند و به چه شکل پیاده سازی باید شوند مشغول شدم. در این هنگام به دلیل زیاد شده نیروهای کاری از یک طرف و از طرف دیگر زیاد شدن بیمارستان های تحت پوشش این سیستم، مشکلاتی برای این شرکت در زمینه پشتیبانی و …. ایجاد کرده بود. به همین خاطر من پیشنهاد یک سیستم CRM رو به شرکت دادم و مورد موافقت قرار گرفت.

در همین اوضاع و احوال بودیم که مشکلاتی برای مدیر عامل و هسته اصلی سیستم که به نوعی مدیر پروژه هم بود و بیشتر کارهای تخصصی رو مدیریت میکرد به وجود آمد و نتوانست مشارکت قوی داشته باشه. به همین خاطر از اعضای قدیمی شرکت فردی به عنوان مدیر پروژه انتخاب شد. منهم زیر نظر مدیر پروژه شروع به طراحی و کد نویسی وب سایت شرکت و CRM شرکت شدم. بعد از مدتی مدیران و صاحبان شرکت از نحوه کار این مدیر پروژه راضی نشدند و مدیر پروژه رو عوض کردن.

این روال ادامه پیدا کرد تا مرداد ماه ۱۳۸۸ من بیش از ۷ مرتبه کل سیستم رو عوض کردم یا بازنویسی کردن و هرکسی که می آمد یک نظر میداد من باید اون نظر رو عملی میکردم.در همین هنگام یک مدیر عامل جدید وارد شرکت شد که اسم و رسم و تجربیات مدیریتی خوبی در چندین شرکت و کارخانه بزرگ همدان داشتند. اما متاسفانه مدیر عامل جدید گویا تجربه کار با اقشار تحصیل کرده جامعه رو نداشتن هیچ، اطلاعات مورد نیاز سطح پائین کامپیوتری رو هم نداشتن. در مدت ۱-۲ ماه این عزیز طوری با پرسنلش برخورد کردند که انگار با یک کارگر ساده برخورد می کنه و میتونه هر طور دوست داره بگه و طرفش هم فقط بگه چشم.تازه فهمیدیم تجربه واقعی ایشان چیه، از طرفی هم پروژه وب سایت و CRM کدنویسی ودر حال تست بود که ایشان باز نظراتی در مورد تحوه پشتیبانی دادن که سیستم فعلی کنار گذاشته شد برای بعدن ها و مجبور شدیم نظرات جدید رو پیاده سازی کنیم.در همین یک سال بارها من رو به جای نیروهای پشتیبانی به سایر استانها و مراکز فرستادن یا از تخصصم در زمینه نصب ویندوز استفاده کردن :))
احساس میکردم که دارم عقب گد میکنم بجای پیشرفت. آخر به این نتیجه رسیدم که نمی توانم با این روال کار کنم و در مهر ماه ۱۳۸۸ استفعا دادم. در صورتیکه تو این مدت چند پروژه کوچیک و بزرگ سفارش گرفته بودم و تحویل دادم. در این شرکت هیچ کاری نکردم.

سرتون رو درد آوردم. اما هم دردلی بود، هم اینکه نظرات خودم رو به عنوان پیرامون این موضوع و از رو تجربه کار تمام وقت در شرکت خصوصی و کار با مراکز دولتی و خصوصی به صورت پاره وقت و Freelancer ارائه دهم

نیازهای من به عنوان یک نیروی انسانی برنامه‌نویس:

۱. رعایت کمال احترام در برخورد با یک برنامه نویس :

من تا اونجا که می دونم  و دیدم برنامه نویس ها شخصیت های  مشترک اما خاصی با سایرین دارند،از جمله صبر و شکیبایی (اینو نداشتن که برنامه نویس نمی شدند.)، غرور، یکدندگی(پشتکار قوی) و از اونجا که یکی از اصول و قوانین مهم برنامه نویسان آینده نگری هست.
عموما برنامه نویسان همیشه یک ویژن یا دیدگاه به آینده دارند و اون رو در کارهاشون درنظر میگیرند. گاه پیش اومده بین کارفرما و برنامه نویس اختلافاتی دیدگاهی و عملکردی همچون به یکباره در یک سیستم ، زیر سیستمی به صورت فوری ایجاد شود. ظاهرا این زیر سیستم ساده است، اما چون برنامه نویس  می بایست آینده  سیستم و بهینه بودن و عملکرد درست زیرسیستم را در نظر داشته باشه ،نیاز به وقت و زمان بیشتری برای تهیه این زیر دارد . سر این مسئله برخورد های بین این دو پیش میاد. اینجاست که دیده میشه مدیران با کلماتی مثل ” من اینطوری نیرو نمی خوام برو تصفیه کم”، “از حقوق کسر میشه انجام نشه” و “حالا یک کاریش بکن، جون تو قول دادم”با برنامه نویسان برخورد می کنند. شاید در چند مرحله برنامه نویس این موارد رو به خودش نگیره اما در صورت تکرار به دلیل اینکه مشکلاتی که بعدها بوجود مباد گریوان گیر خودش میشه تصمیم به انصراف و عدم ادامه کار مگیره یا اون شوق اولیه رو از دست میدهند و دل به کار نمیدن.

۲- شناخت کافی از خصوصیات و شخصیت برنامه نویسان :

اغلب برنامه نویسان دارای خصوصیت اخلاقی منحصر به فرد و به قول اطرافیانشون عجیب و غریب هستند. من شخصا انتظار دارن این خصوصیات رو بشناسند، درک کنند، و حداقل موارد لازم رو براورده کننده. من چند مورد رو که در خودم و در دوستانم دردیم بیان میکنم:

۲-۱-بیشتر برنامه نویسان نیاز به محیط کاری ساکت و بی سرو صدا دارند و بلعکس خیلی ها در سر و صدا زیاد راحت هستند یا خیلی ها در هنگام کار از یک سری آهنگ های راک و …. اونم با صدای بلند گوش دهند.

۲-۲- غالبا برنامه نویسان دارای یک تیک رفتاری هستند. یکی باید سیگار روشن باشه و دود از جلوی چشمونش رد بشه. یکی رو صندلی و میز خاص یا بدون ساختار چیدمانی این وسایل با سلیقه خودش نمیتونه کار کنه، یکی باید روی زمین و یک گوشه کنار دیوار کار کنه .اینها باعث میشه که برنامه نویس نتونه تمرکز پیدا کنه و همیشه احساس میکنه چیزی رو گم کرده.

شاید به نظر خیلی ها این ها بهونه و توجیهی بیش نباشه. اما قبول کنید یا نکنید، اینها یک واقعیت هست. و من انتظار دارم کارفرمایان عزیز بپذیرند. برای اینکه دلیل منطقی و علمی برای این کار بیارم. فقط میتونم بگم که کافیست به دنبال تصاویری از دفاتر گوگل بگردید. اونوقت می تونید ببینید که قول بزرگ نرم افزاری چه نوع محیطی رو فراهم کرده برای برنامه نویسانش تا همیشه بتونه بهترین رو داشته باشه و این یکی از دلایل پیشرفت گوگل هست.

۲-۳- یک برنامه نویس بدلیل کشش و نیاز نوع کارش، فشار زیادی به اعضای بدنیش وارد میکنه، مثل مغز، ستون فقرات، بد خوابی یا کمبود خواب، گرسنگی، خستگی بیش ار حد چشمان به دلیل نگاه کردن مستقیم به مانیتور و پلک نزدن.این فشار ها مخصوصا فشاری که به مغز خود برای تجزیه و تحلیل چند موضوع در ذهنشون انجام میدن باعث میشه که در یک دوره زمانی کوتاه بدن برنامه نویس کم میاره و در یک حالت standBy فرو میره. اینجاست که برنامه نویس نمی تونه مثل همیشه کار کنه و احساس افسردگی و بی حوصلگی میکنند اینجاست که به قول ما برنامه نویس ها میگیم مخش چوش آورده و هر درخواستی برای برنامه نویس بفرستیم با پیام خطا های run time error 200 یا overflow مواجه میشیم. تو این زمان برنامه نویس نیاز داره برای ساعتی یا چند روز فقط کاری دیگری جز کدنویسی انجام دهد. و ترجیحا از محیط کار دور باشه.

برنامه نویسان یکی از محدود افرادی هستند که میتوانند از دو نیم کوره مغزشون استفاده کنند. به این صورت که تا زمانی که بیدارند از یک نیم کره و زمانی که خواب هستند. از نیم کرده دیگه استفاده کنند.

من بارها و بارها این مورد روتجربه کردم. که روی یک موضوع مدتی کار میکنم، با اینکه منطق کد نویسی درست هست اما خروجی درست نیست. و احساس میکنم به بن بست رسیدم در این موقعه سریع میرم می خوابم. بعد از این که بیدار شدم این احساس رو دارم که راه حل یا خود مشکل رو پیدا کردم. و در ادامه کار خیلی سری مشکل رو حل میکنم .در اصل هنور ذهن من درگیر این مسئله هست اما با نیم کره دیگر مغز.

۲-۴- خصوصیات خاص برنامه نویسی(نو فعالیت) و برنامه نویس :
من اعتقاد دارم که یک برنامه نویس نمی بتواند همیشه نمی تواند یک پروژه رو در یک بازه زمانی مثل ساعات اداری ( ۸ ساعت کار در روز) ۸ صبح شروع به کد نویسی کنند و در پایان ساعات اداری در هر کجای که از کار قرار دارد، دست از کار بکشد و فردا از همون نقطه مجدد ادامه دهند.

کارفرمایی عزیز درسته سیستم عامل برنامه نویس ها از تکنولوژی hibernate پشتیبانی میکند اما خود برنامه نویس ها این قبلیبت رو ندارند و نمی توانند اونچیزی که تو ذهنش هست رو hibernate کنند و تشریف ببرند خونه و فردا که اومد سرکار از هموم نقطه ای که بوده ادامه دهنمد.
هر چقدر یک پروژه به صورت علمی و مدیریت شده و فاز به فاز در حال اجرا باشه، گواهی بر این نیست که شروع و پایان برنامه نویسی در ساعات مشخص امکان پذیره هست . گاهی برنامه نویسان در موقعیتی قرار میگیرند که نیاز هست کد نویسی را به صورت یک ضرب و پیوسته ادامه دهند تا به نتیجه برسند. حال این ادامه کار میخواهد در شرک یا منزل و یا در ساعات غیر کاری که هیچ تعهدی به انجام کار در این ساعات برای کارفرما ندارد باشد. اما حساسیت و موقعیت پروژه ایجاب میکنه که پروژه پیوسته انجامن میشه. در حدی غرق در کار شما می شوند که حتی خوردن نهار و شام رو هم فراموش می کنند. و یکباره می فهمند که خورشید طلوع کرده است.

اینحاست که کارفرما یا مدیران باید با شناخت و اعتمادی که به برنامه نویس دارند و به کمک مدیران پروژه که هزینه ها و پیچیدگی ها رو در سیستم تجزیه و تحلیل کرده اند این عمر رو تشخیص بدن که آیا برنامه نویس این مدت زمان را در روند پیشروفت پروژه صرف کرده یا خیر. در اصل برنامه نویس هم به خاطر شما که کارفما هستید و هم خودش این عمل رو انجام مدهد.پس می توانید نرمش بابت تاخیر و غیبت ها به خرج دهید.

۴- یک برنامه نویس هر چه قدر هم تخصص و تجربه داشته باشه، باز نیاز به تحقیق و بروز رسانی خودش داره.(مثل شما انسانیم) . پس کارفرمایان باید این وقت رو در اختیار برنامه نویس قرار دهند تا به جستجو و تحقیق بپردازند .این امر باعث کارایی نیروی کار و همچنین پیشرفت برای هر دو طرف خواهد شد. و می توانند نیروهای خود را در کنفرانس ها و همایش علمی شرکت دهند. (کارفرما : این کار خیلی مزایا برای شما داره. متاسفانه به عنوان برنامه نویس تمی توانم اعلام نم )

برای من پیش اومده که قرار بوده یک پروژه رو فردا تحویل بدم. اما دیدم منابعی که اسکریپت استفاده میکنه خیلی بیش از حد هست. و اگر ۱۰ نفر همزمان از پروژه استفاده کنند. سرور جواب گو نخواهد بود. و از اونجا که پروژه خاصی بود، به همین خاطر دو روز صرف برسی الگوریتم ها و روش ها کردم تا بهترین و بهینه ترین روش رو پیاده سازی کنم. تازه بعد از این ۲ روز مجبور شدم. تغییراتی دیگر هم اعمال کنم تا کل پروژه بهینه تر باشه. کارفرما پولم رو نداد و گفتند به دلیل تاخیر این پرداخت رو جریمه میشه و با فاز بعد به شما پرداخت میشه. اما وفتی سیستم اجرا شد، و زیر تست رفت کارفرما متعجب شد که سیستم های مشابه برای پردازش و محاسبات ۱-۲ روز سایت رو می بندند، اما تو این پروژه انجام شده. نیاز به این کار نبود و محاسبات رو بدون هیچ گونه فشار و به صورت بلادرنگ انجام میداد. بعد از این موضوع معذرت خواهی کردن و و تاخیر در هرینه رو هم جبران کردن.

۵- در شرکت ها پرسنل رو درجه بندی کنید. قرار نیست یک نیرو که تو پشتیبانی هست با یک برنامه نویس از یک نوع حقوق و مزایا برخوردار باشند. حتی در یک گروه مثل برنامه نویسان. برنامه نویسان رو درجه بندی و اولویت بندی کنید. تا این کار باعث بشه برنامه نویس تازه ورود خودش رو نشون بده و برنامه نویسی که اشتباه یا کم کاری کرده از درجه فعلی خلع بشه و نزول پیدا کنه. این کار باعث رقابت میشه.

۶- اگر پرسنل متخصص دارید لطفا در تخصصش استفاده کنید. و با آچار فرانسه اشتباه نگیرید.

۷- در قبول پروژه های جدید،با برنامه نویسان مشارکت و همکفری داشته باشید. تا بتونید اطلاعات کامل از پروژه رو بدست بیارید و از مسائل خاص پروژه مثل پیچیدگی پروژه،زمان بر بودن، امکان پذیر بود با امکانات فوق و در مقابل هزینه های تعیین شده امکان پذیر می باشد یا خیر.

۱۰- برنامه نویس رو در پروژه ها سهام دار کنید. این کار باعث میشه تا من نوعی تمام قدرت و وقت شخصی خودم رو در این پروژه به کار بگیرم. و پروزه رو به صورت بهترین نحو ممکن پیاده سازی کنم.

۱۰- دست از مدرک گرایی (اینجا دارم فریاد می زنم) بردارید. شما اگر به نیروی متخصص و مجرب نیاز دارید چرا نیروی کار ها رو بر اساس مدرک تحصیلی گزینش میکنید.

از تهران یک شرکت تولید کننده پرتال های دولتی یک دعوتنامه جهت همکاری برایم ایمیل کردن و رزومه من رو خواستن. کمتر از ۳ ساعت تماس گرفتن تا وقت تعیین کنند برای مصاحبه حضوری و اعلام کردن که خیلی نیاز به نیروی کار دارند و ۱ نفر دیگه هم در نظر دارند برای همین می خواستن سری مصاحبه رو انجام بدن. ما فردا راس ساعت ۸ در شرکت بودم. هنوز رقبمون نیومده بود. برنامه نویس ارشد ما رو به اتاق کارشون دعوت کردن و شروع به پرسش های مختلف ازCss , HTML , javascript , php5 و معماری ها و تکنولوژی ها و آیا میدونید در HTML5 یا PHP6 به چه سمتی دارند حرکت میکنند و …. و یک پروژه با فریم ورک اختصاصی کارشده بود رو نشون داد و گفت چه اطلاعات می تونی به من بدیید. خوب تو اون زمان من هم ۹۰% جواب دادم جز چندتا سوال که بیشترشون به دلیل نا آشنا بودن اسمی اون ها بود نتونستم جواب بدم. بعد ازشون خواستم تا فرصت دارند این موارد رو توضیح مختصر بدن. ایشون تا اول موضوع رو گفتن من سری ادامش دادم .یک باره پرسیدن. مدرک شما چیه ؟! گفتم فوق دیپلم از آزاد. گفتن پس به خاطر اینه که با استلاخات آشنایی نداری

بعد از ایشون با چندتا پرسنل حقوقی و مالی شرکت صحبت هایی انجام شد. گفتن ۴ ساعت دیگه بیاید شرکت نتجه رو پیگیر بشید. برای جواب برگشتم شرکت کزدیم و متوجه شدیم. که دوست دیگر قبول شده. در راه برگشت گفتم خوب بزار تا اینجا اومدم و یک برنامه نویس خوب رو دیدم ایمیلش شخصیش رو بگیرم. و از تجربیاتشون استفاده کنم. وقتی وارد شدم با یک قیافه عصبانی گفتند. واقعا برای خودم این شرکت، تو متاسفم. گفتم بابا چیزی نشده ، خوب دوستمون از من بهتره بوده. گفتند متاسفانه اینطوری نیست.دلیل فقط داشتن مدرک لیسانس ایشون بوده و من شما رو تائید کردم. و حتی در دفاع از شما گفتم من می خوام با نیروی جدید کار کنم. نه شما .
من اول فکر میکردم خوب شاید ایشون از ما بهترون باشند. اما متوجه شدم که ایشان هم شهرستانی هستند و پارتی بازی هم در کار نبوده

26 دیدگاه در “نیازهای نیروی انسانی گروه برنامه نویسان

  1. من هم تو پروسه مدرک و گردابش حقمو خیلی ها خوردن تو جلسات من کارهای رو جلو میبردم تشویق و حقوقش مال اونهایی بود که مدرک اکادمیک داشتنو اصطلاعات قلمبه سلمبه ایی مثل فیچر ، زیر سیستم رو میگفتن subsystem  یا از این دست چیززززز خوری ها

  2. با سلام.بنده اصلا رشتم مرتبط با کامپیوتر و برنامه نویسی نیست.نه دبیرستان و نه دانشگاه.اما تخصصم کامپیوتره.خودم رفتم دنبالش از سال ۸۵ بصورت بسیار جدی دارم فعالیت می کنم.تو این مدت موفقیت های زیادی داشتم.خودم برنامه نویسی c# vb.net vb6 php رو کامل یاد گرفتم.مدیرکل یکی از فروم های هک و امنیت هستم.آشنایی کامل با سرور های لینوکس دارم.چه از لحاظ امنیت و چه از لحاظ کارایی .اما متاسفانه واسه استخدام خیلی از شرکت های شخصی و دولتی فقط با سوال این که مدرک شما چی هست مواجه شدم.واقعا مدرک واسشون مهمه یا این که طرف چی بارشه؟واقعا خیلی بده که بنده با شرکتای خارجی کار کنم و اونا بدون هیچ سوالی فقط با آزمون های خودشون منو استخدام کردن اما توی ایران با سوال این که مدرکتون چیه و یا خروجی کدوم دانشگاه هستید رو به رو می شه.به نظرم خیلی چیزا واسه ایرانیا بد جا افتاده .این مساله فقط محدود به افراد حقیقی نیست .بنده واسه استخدام توی سازمان های دولتی و سازمان های مرتبط با کار های بنده که خودتون اسمشون رو می دونید هم رفتم.اتفاقا اونا هم همین سوالو کردن.من یکی که واقعا خسته شدم.منی که در روز کم کم ۱۴ ۱۵ ساعت پشت یک سیستم دارم کار می کنم.تمام توانم رو واسه کار کردن گذاشتم چرا نباید حمایت بشم.می دونم این حرف خیلی از شما هاست.ولی چه می شه کرد؟
    به امید روزی که همه ما بتونیم در جایی که لیاقت داریم فعالیت کنیم.یا حق

    • منهم با حرف شما کاملا موافقم. در ایران مدرک گرایی به حد غیر قابل تصوری عجیبه. حتی برای انجام مقاله های پژوهشی به مدرک تحصیلی شما نمره میدن.
      من خودم توی فنی و حرفه ای با بچه های دانشگاه صنعتی همدان آشنا شدم. به طور قطع ۱ رو از ۲ تشخیص نمیدن.
      اصلا فنی و حرفه ای برای این به وجود آمده که دانشجو ها رو کار یاد بده.
      خودم دانش آموزم. ۱۶ سالمه. اما با برنامه نویسی های وب چه متن باز چه تحت دات نت آشنا هستم. سال قبل یه وب سایت طراحی کردم که از اواسط تابستون دوباره راهش میندازم
      شهربرفی
      اما متاسفانه همیشه با مخالفت خانواده و آشنایان رو به رو میشم و در واقع تنها مشوق های من استاد و برادرم هستن. (و البته بچه های تیم!)
      اوضا برنامه نویس ها تو کشور ما افتضاحه. توی آمریکا زاکربرگ میاد با استفاده از هک میلیونر میشه، اونم به دلار! ما اینجا باید سر قیمت یه سایت ۲۰۰۰۰۰ تومنی چانه بزنیم.
      البته اگر همیشه همین حرف رو بزنیم پیشرفت نمیکنیم هیچی، بد تر هم میشه.
      مدیر کافه بازار یا تخفیفان یا سایت های سه قلو (میهن بلاگ، آپارات و کلوب) و حتی دیجی کالا، دارن توی همین مملکت پول در میارن.
      چون نیاز سنجیشون خوب بوده.
      سایتون رو دیدم. زیباست! اما کار داره. خیلی هم کار داره. به نظرم وقت بیشتری روش بذارید.
      شاید این حرف توی وبلاگ آقای سوزنچی درست نباشه اما به نفعتونه که از php دست بکشید. MVC فوق العادس. منظورم ام ی سی تحت دات نت هست نه چیز دیگه.
      به هر حال موفق و پویا باشید.

  3. باسلام
    من حدود ۷ماهه که برنامه نویسی روشروع کردم چندماه بعد از اتمام کارشناسیم ازاونجایی که تودانشگاه هیچی از برنامه نویسی یادنگرفته بودم رواوردم به کلاسای خصوصیوو… تواین ۷ماه خیلی اوقات ناامیدشدم وهمیشه فکر میکردم که شاید من فقط اینطوری هستم وبرنامه هام به مشکل میخوره یا نمیتونم راه حل منطقی واسشون پیدا کنم ولی با خوندن مطالب شما فهمیدم که صبروشکیبایی غرورو یکدندگی باید جزئی از اخلاقیات یک برنامه نویس باشه نوشته هاتون خیلی خوب وجامع بودفقط میخواستم نظرتون رو درباره این موضوع بدونم نسبت برنامه نویس های اقا به خانم معمولا چند به چنده؟وخانم های برنامه نویس باتوجه به رقبای مردبا تجربشون میتونن از این راه کسب درامد کنن مثلا با تاسیس یه موسسه اموزشی ؟ویه مشکلی که اکثر خانم ها تومحیط کار دارن اینه که از دادوفریادیا متشخص نبودن کارفرماشون گریزون وبیزارن خب به همین دلایل هم خود من شخصا دوس ندارم توشرکتی کار کنم به نظر شما برای بالا بردن تجربه برنامه نویسی وارتقا سطح برنامه نویسی وهمچنین کسب در امد میشه چیکار کرد بدون اینکه مجبور باشی تو شرکتی کارکنی که به برنامه نویس های بی سابقشون تایکسال باساعت کاری ۷:۳۰تا۱۷حقوق۳۰۰هزارتومنی پرداخت میکنن؟اگه ممکنه در مورد گرفتن مدارک microsoftدر زمینه برنامه نویسی ومدرک فنی حرفه ای هم توضیح بدین
    باتشکر وسپاس فراوان

  4. سلام
    مطلب بسیار جالبی بود و در رابطه با عاداتی که گفتی به خودم نگاه کردم دیدم بیراه هم نمیگی
    ولی به شخصه بنده اگر این کامپیوتر و برنامه نویسی رو ادامه بدم چیزی حدود ۱۰ سال از عمرم کم میشه
    موفق باشید

  5. من یه برنامه جامع در مورد به کارگیری نیرو که حدود ۲۰نفر میباشند میخواهم یه جوری که هرکدام روزی ۱ساعت الی ۲ساعت کار بکنن اگه زحمتش رو بکشید خوشحال میشم باتشکر از شما

  6. عالی بود عالیییی
    خیلی حال کردم با این متن
    یعنی واقعا اگر دست از مدرک گرایی بردارن تو ایران زندگی ما عوض میشه من الان دارم واسه امتحان میخونم در حالی که ۴ تا پروژه عقب افتاده دارم
    به جرئت میتونم بگم که بار علمی من از خیلی از ******** بیشتره ولی مجبورم لیسانس بگیرم تا بتونم که شرکتم رو تاسیس کنم واقعا اگر این نیاز رو نداشتم یک روز دیگه درس نمیخوندم واقعا برای خودم متاسفم:( و همین طور برای جامعه

  7. سلام من دانشجوی رشته کامپیوترم در دانشگاه هیچی یاد نمی دهند ومی خواستم درمحل کار برنامه نویسی را یادبگیرم شما شرکتی را می توانید معرفی کنید من آنجا مشغول به کاربشم وکار یادبگیرم من به برنامه نویسی بسیار علاقه دارم مدتی شرکت به من یاد بدهد من بدون دریافت پولی مشغول به کا ر شم فقط دوست دارم به طور حرفه ای برنامه نویسی را یاد بگیرم

    • درود بر شما. عذر خواهی می کنم بابت تاخیر در پاسخ گویی
      دوست عزیز همینطور که اشاره کردید در دانشگاه هیچی یاد نمی دهند.باید بگم در اکثر شرکت های ایرانی هم این شرایط وجود دارد. شرکت های که در ضمینه برنامه نویسی کار می کنند. یک سری سیاست ها دارند، که نمی تونند به صورت عادی شخصی رو وارد تیم شون کنند.

      نکته مهم اینجاست که شما علاقه لازم رو دارید. اگر مقداری در وبلاگ های تخصصی گشت بزنید. می بینید. برنامه نویسان ایرانی زیادی وجود دارند که رشته اصلیشون اصلا کامپیوتر نیست. بر اساس همین علاقه ای که داشتند برنامه نویس شده اند.

      پس خدمت شما باید عرض کنم که هر کس طاووس خواهد، جور هندوستان کشد. شما به دنبال شرکت نباشید. آنقدر منابع آموزش خوب چه فارسی و چه زبان اصلی وجود دارد که می تونید به کمک اونها خودتون رو قوی کنید. یا در پروژه های آزاد مشارکت کنید.

      الان ما در فروم iranphp.org بر روی یک فریم ورک و سی ام اس به صورت تیمی داریم کار می کنیم. و این نوع تمرین ها بهترین راه آموزش و فراگیری هست. البته از نظر من

  8. سلام خسته نباشید

    اگه تو ایران باشید پیاز بفروشید بهتر از برنامه نویسی
    حالا چه دات نت باشه چه PHP یا …

    اگه می شه در مورد چیزی که اطلاع ندارین نظر ندین
    منظورم از اطلاع داشتن تسلط کامل ( یعنی دلایل که مبتنی بر آزمون و خطا هست فقط نتایج خاص رو توجیه میکنه نمیشه نتیجه کلی گرفت)

    • درود بر شما
      ممنون از نظرتون. اما ای کاش بنده رو راهنمایی می کردید و ذکر می کردید که دقیقا منظورتون کدام یک از بخش های نوشته های من بوده.
      درضمن لازم به توضیح هست. بنده در نوشته ام ادعایی که بخواد تسلط داشتن خودم رو بیان کند نمی بینم. فقط نیاز ها و نظاراتم را پیرامون موضوع مشخص در وبلاگ شخصی ام منتشر کردم. نمی دونم چرا شما اینچنین برداشتی کردید.

  9. سلام.
    ممنون خیلی جالب بود
    واقعا ما مثلا برنامه نویسیم ولی نقش آچار فرانسرو داریم! می خواد تبلت بخره انگار فروشگاه داریم! میخواد لب تاپ بگیره انگار تو بازار رضا کار می کنیم! یه سایتی تو یوگوسلاوی بالا نمیاد ، ایمیلش خرابه، سرعتش پایینه، فلش مموریش ویروسیه، یادش رفته کامپوترشو خاموش کنه و … ما باید پاسخگو باشیم!!

  10. آقا یک سوال:
    اگه شما تو یه شرکت برنامه نویس php بودی(البته نه برنامه نویس ارشد) و یک گروه دیگه برنامه نویس aspx ،اون وقت اون گروه دیگه یکی از کارای روتینشون این بود که فقط بگن php به درد نمی خوره و برای مبتدی هاست و …
    چی کار می کردین؟

    • متاسفانه این حرفا بیشتر در برنامه نویسان ایرانی رواج داره و اون به خاطر تعصب خشک و بی جا که دلیلش هم نداشتن دانش کافی و اطلاعات عمومی هست.
      برنامه نویسان باید قبول کنند که زبان برنامه نویسی یک ابزار هست. هر ابزار یک قابلیت خاص، مزایای خاص و معایب خاص نسبت به ابزار های هم ردیف خودش هست.
      و باید این ابزار رو با توجه به نیاز ها انتخاب و استفاده کرد. مثل پلتفورم ها، سرعت و امنیت در پیاده سازی و اجرا

      اما در مورد سوالتون خدمت تون عرض کنم من اول نگاه می کردم به اینکه آیا طرفینم منطق پذیر هستند یا خیر؟ اگر نباشند وارد بحث و گفتگو نمیشم. اما اگر منطق پذیر باشند . وارد بحث می شدم و ثابت می کردم که اینگونه حرف ها اولا در سطح یک برنامه نویس حرفه ای نیست. دوم مثال هایی از قدرت و توان پی اچ پی و فریم ورک هاش رو مطرح می کردم. و سوم شفاف سازی میکردم که هر کدام از زبان ها چه مزایا و چه معایبی نسبت به هم دارند و باید هر کدام رو در چه نوع پروژه هایی استفاده کرد.
      به عنوان مثال برای نمایش قدرت php فیسبوک رو مثال میزنم و خیلی از سایت هایی که ویزیتور و فشار زیادی دارند و توضیح می دادم که می توان با aspx هم همچین پروژه ای رو پیاده سازی کرد. اما هزینه های نهایی پروژه با aspx اصلا قابل مقایسه با php نیست. و پروژه هایی مثل اتوماسیون اداری که نیاز به اتصال به سخت افزارهای مثل اسکنر دارند. بهترین انتخاب aspx هست.
      و مثال های دیگری از این قبیل که مشخص شود که هر یک چه کاربردهایی در سطوح مختلف دارند.

  11. بله نکات جالبی بود
    خصوصا این «هایبرنیت نشدن» ذهن برنامه نویسان. واقعا نمیشه محدودش کرد به زمان یا یهو بگیم امروز یا این ساعت بسه و فعلا برو سراغ کار دیگری یا بگن برو خونتون!

  12. جالب و خوب بود
    منم به زودی یه چیزایی در باره این می نویسم
    freelancer که اصلا با زن و بچه نمیشه 😀
    متاسفانه یکمی وضعیت بده … شرکت های کوچیکم زیاد شدن که نه توان مالی مناسبی دارن نه می فهمن چی می خوان برای همین وضعیت بدتر میشه

  13. احسنت ! ولی دلایل اصلی توقعات مدیر هست . و شرایط و شروطی که پس از استخدام گذاشته میشود ..
    من در شرکتی به مدت ۳۰ روز کمتر بودم با حقوقی بسیار کم و ساعت کاری بالا و با عدم شروط و قرارهای که با مدیر گذاشته بودم فعالیت کردم مدیر شرکت به دلیل نداشتن اطلاعات در ضمینه برنامه نویسی تحت وب به شدت پر توقع بود تا جایی که کنفرانسی در ضمینه بالا بردن سرعت در تحویل پروژه گذاشته شد و در پایان بی نتیجه …
    “مدیر شرکت از من تقاضای ساخت پورتالی کامل که زمان تحویل پروژه ۲ هفته بود .”
    ” ۱۰- دست از مدرک گرایی (اینجا دارم فریاد می زنم) بردارید. شما اگر به نیروی متخصص و مجرب نیاز دارید چرا نیروی کار ها رو بر اساس مدرک تحصیلی گزینش میکنید. ”
    تمامی شرکت های به این شیوه عمل نمی کنند من در اون شرکتی که استخدام شدم کم سنترین متقاضی بودم با دانش بالا در ضمینه وب در بین دیگر متقاضیان و با مدرک دیپلم اما گزینش شدم .

    ممنون صالح جان

  14. این یکی واقعا جالب بود:
    برنامه نویسان یکی از محدود افرادی هستند که میتوانند از دو نیم کوره مغزشون استفاده کنند.
    در اصل هنور ذهن من درگیر این مسئله هست اما با نیم کره دیگر مغز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.